کد صلوات شمار برای وبلاگ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
 
ولادت امام حسین علیه السلام

 

 

 

با سلام 

بد نیست به مناسبت ولادت امام حسین علیه السلام  گوشه ای از اهداف زندگی ایشان را دنبال کنیم :

 

احیای امر به معروف و نهی از منکر  

از پیام‏های سالار شهیدان در نهضت عاشورا نشر امر به معروف و نهی از منکر و احیای این عزم ملّی بود. خداوند در سوره? «لقمان» وقتی که حکمت را معنا کرد و حکیم را معرّفی نمود و لقمان را به وصف صاحب حکمت ستود، فرمود: چنین انسان حکیمی به فرزندش نصیحت حکیمانه کرد و گفت: ?و امر بالمعروف و انه عن المنکر و اصبر علی ما أصابک إنّ ذلک من عزم الا قمور? .
معروف یعنی چیزی که عقل و نقل (قرآن و روایات) او را به رسمیّت می‏شناسند؛ خلاف منکر که پیش عقل و نقل، نکره و ناشناس است و او را به رسمیّت نمی‏شناسند. حضرت لقمان فرمود: امر به معروف و نهی از منکر کن. سپس فرمود: امر به معروف، عزم ملّی می‏خواهدو این راه، مصیبت و رخداد تلخ به همراه دارد و باید در آن صبر پیشه کنی. ?عزم الا قمور? به کارهایی گفته می‏شود که روی آن باید تصمیم و عزم داشت. به یقین، کارهای انسان از روی اراده است و ممکن نیست انسان کاری را بدون اراده انجام بدهد؛ امّا در بعضی از کارها باید از قبل درباره? آن فکر و مشورت کرد و سپس تصمیم گرفت. اگر کاری مهم و اجتماعی باشد و بدون هماهنگی مستمر همگان حاصل نشود، می‏گویند که این کار عزم ملّی می‏طلبد. 
امر به معروف و نهی از منکر از وظایف اختصاصی حوزه‏های علمیه نیست؛ چون کار اختصاصی آن‏ها تعلیم و تزکیه است. همچنین از اختیارات دانشگاه‏ها نیست؛ زیرا کار ویژه? آن‏ها دانشوری و نشر اندیشه و دانش است. نیز در قلمرو آموزش و پرورش نیست؛ چون کار مخصوص آن‏ها پرورش و تربیت نوسالان و جوانان است. امر به معروف و نهی از منکر، امری ملّی، مصمّم و جزمی است که با عزم همه? مردم همراه است.
امر به معروف، از جایگاه قدرت سخن گفتن است، نه سخنرانی و موعظه و 
اندرز یا مقالت نوشتن که این امور آسان و فراوان است. امر به معروف، صدور و دستور و جلوگیری عملی از ناروایی‏ها و زشتی‏هاست. به این جهت بحث امر به معروف و نهی از منکر در کتاب‏های فقهی در بخش جهاد مطرح شده است. و حوزه‏های علمیه، دانشگاه‏ها، آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد، وظیفه? ویژه‏ای برای جهاد ندارند؛ کار اصلی و رسمی آن‏ها فرهنگی و علمی است.
کسی که ندانسته گناه می‏کند، مورد امر به معروف نیست؛ بلکه باید او را به حکم شرعی آگاه کرد و به او فهماند که عمل وی حرام است و این کار، وظیفه? عالمان دین، دانش‏پژوهان، آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی و مانند آن است. امّا کسی که می‏داند فلان کار گناه است و عالماً، عامداً، مرتکب آن می‏شود، مورد امر به معروف و نهی از منکر است و در این جا باید از موضع قدرت برخورد نمود و جلوی تبهکار را گرفت. چنین کاری نیازمند عزم ملّی است. از این‏رو، به عنوان واجب کفایی مطرح است که مسؤولیت همگان را به همراه دارد.
همه? مردم، أعم از حوزویان و دانشگاهیان، مسؤولان آموزش و پرورش، وزارت ارشاد و آحاد مردم موظّفند که از جایگاه قدرتْ جلوی زشتی‏ها را بگیرند؛ لیکن آن بخش‏های حسّاس اجرای این فرمان الهی مانند ضرب و جرح، به دست هیأت حاکمه است و بخش‏های اعتراض آمیز آمرانه? آن به عهده? عزم ملّی است.
فریضه? امر به معروف و نهی از منکر با حدّ و تعزیر فرق جوهری دارد. در امر به معروف به انجام کار فرمان می‏دهند و در نهی از منکر جلوی کار زشت را می‏گیرند و به عامل آن می‏گویند: این کار خوب را انجام بده یا کار بد را نکن، ولی در حدّ و تعزیر، شخص بزهکار را تنبیه می‏کنند که چرا فلان کار قبیح را مرتکب شدی. از این‏رو، چنین کاری به عهده? مسؤولان قضای شرعی است؛ خلاف امر به معروف و نهی از منکر که وظیفه? همگان است، نه خصوص قاضی. بنابراین، سؤال از این که چرا منکر را انجام دادی، مربوط به دستگاه قضاست؛ ولی فرمان انجام یا ترک کار، مربوط به امر به معروف و نهی از منکر است که عزم ملّی می‏طلبد. 
حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هیچ کس نباید در جامعه? اسلامی از خود سلب مسؤولیت کند و بگوید: به من چه! یا دیگری را مسؤول نداند و به او گوید: به تو ربطی ندارد و با مال خودم گناه می‏کنم و بزه و تباهی مربوط به خودم است. آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: مسؤولیت عمومی برای آن است که انسان دارای حیثیّت جمعی است. اثبات وجود برای جامعه کار آسانی نیست؛ امّا حیثیّت جمعی را برای هر فرد می‏توان تثبیت کرد. انسان، هم حیثیّت فردی و هم حیثیّت اجتماعی دارد و چون حیثیّت جمعی دارد، به دیگران وابسته است.
آنگاه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از باب تشبیه معقول به محسوس، جریان فرمان دهی امر به معروف و نهی از منکر را چنین تبیین کردند: افراد جامعه مانند سرنشینان یک کشتی‏اند که با آب و خطر مرگ و غرق شدن روبه‏روست. اگر یکی از مسافران این کشتی به همراه خود تیشه یا ارّه‏ای ببرد و بر اثر غفلت با آن تیشه زیر صندلی خود را سوراخ کند و در برابر اعتراض دیگران به وی که چه می‏کنی، بگوید: زیر صندلی خود را سوراخ می‏کنم و به شما ارتباطی ندارد و افراد ساده لوح هم کاری به او نداشته، بگویند: زیر صندلی خود را با تیشه? خود سوراخ می‏کند و کاری با ما ندارد و او را رها کردند، زیر صندلی او شکاف برمی‏دارد و از شکاف آن، آب دریا وارد کشتی می‏شود و تعادل آن را به هم می‏زند؛ آنگاه کشتی به همراه همه? مسافران خود به کام دریا فرو خواهد رفت و همگان می‏میرند.
امّا اگر به او بگویند: اگر می‏خواهی زیر صندلی خود را سوراخ کنی، برو در جایی زندگی کن که در آن جا تنها باشی و تنها زندگی کنی. کره? زمین زندگی‏اش جمعی است؛ چون اگر چنین کاری کردی آب دریا به درون کشتی می‏آید و همه را به کام مرگ فرو می‏برد. بنابراین، اگر تیشه را از دست او گرفتند، همگان نجات می‏یابند؛ وگرنه همه می‏میرند. اگر مردم بگویند: به ما ربطی ندارد، همه هلاک می‏شوند؛ امّا اگر بگویند: ما مسؤولیم و این عزم ملّی است و تیشه را از خراب‏کار بگیرند، در این صورت همگان به ساحل مقصد و مقصود می‏رسند.
حضرت امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) برای آشنا کردن انسان‏ها با این فضیلت می‏فرماید: مگر نه آن است که شما مأمورید به اخلاق الهی متخلّق شوید و مگر نه آن است که به همه? ما گفته‏اند: «تخلّقوا بأخلاق الله» . یکی از اخلاق الهی همین امر به معروف و نهی از منکر است؛ «إن الأمر بالمعروف و النهى عن المنکر لخلقان من خلق الله» . خداوند هم تعلیم دارد، هم ارشاد و هم موعظه؛ ?علّم الإنسان ما لم یعلم? ؛ ?یتلوا? ؛ ?یزکّی? ؛ ?مالکم من دونه من ولیّ و لا شفیع? ؛ ?کفی بربّک هادیاً و نصیراً? . این امور در قرآن به خود خداوند اسناد داده شده است و هیچ یک از این‏ها امر نیست. آن جا که خداوند می‏فرماید: ?أقیموا الصّلوة? ، در مقام تعلیم و بیان حکم واجب است؛ امّا آن جا که می‏فرماید: ?إنّ الله یأمر بالعدل و الإحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی? ، این‏جا خداوند فرمان می‏دهد و امر است و در رهنمودهای دینی آمده است: امر به معروف و نهی از منکر، جزو اخلاق الهی است.
سپس امیرمؤمنان (علیه‏السلام) فرمودند: اگر می‏ترسید با امر به معروف و نهی از منکر، گرفتار مرگ زودرس شوید، این چنین نیست؛ چون امر به معروف و نهی از منکر نه رزق را کم می‏کند، نه عمر انسان را؛ «لا یقربان من أجل و لا ینقصان من رزق» . این دو خصلت ممتاز در وصیّتنامه? معروف آن حضرت (علیه‏السلام) به حسنین (علیهماالسلام) و سایر مخاطبان آمده است: «لتأمرن بالمعروف و لتنهون عن المنکر أو لیستعملن علیکم شرارکم فیدعوا خیارکم فلا یستجاب لهم» ؛ یعنی اگر شما امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنید، دیگران حکومت را به دست می‏گیرند.
از این جا معلوم می‏شود که امر به معروف و نهی از منکر، جنبه‏ای دارد که نمی‏گذارد سیاست‏بازان وارد صحنه شوند. اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، افراد شرور والی مردم می‏گردند؛ آنگاه ولایت فقیه عادل مطرح نخواهد بود، بلکه سرپرستی سفیه و فاسق پذیرفته می‏شود. در این‏حال، مردانِ برجسته دعا می‏کنند و مستجاب نمی‏شود.
آن حضرت (علیه‏السلام) در خطبه? قاصعه فرمودند: خداوند تبهکاران گذشته را لعنت نکرد، مگر به سبب ترک امر به معروف و نهی از منکر؛ «لم یلعن القرن الماضی بین أیدیکم إلاّ لترکهم الأمر بالمعروف و النهى عن المنکر» . آن حضرت (علیه‏السلام) پس از روشن کردن معنای امر به معروف که از اخلاق الهی است و بیان اینکه باید به آن متخلّق شد و انجام آن بار منفی ندارد، شؤون امر به معروف و اقسام آن را چنین ذکر فرمودند: امر به معروف و نهی از منکر دارای درجاتی است؛ اگر کسی کار زشتی و گناهی را عالماً و عامداً انجام داد، باید قلباً از آن منزجر بود و با زبان از او انتقاد کرد و فرمان به ترک آن عمل داد و در نهایت، جلوی عمل بد را گرفت. اگر کسی هر سه کار را نکرد، یعنی هر سه وظیفه را با هم انجام نداد، دست کم دو کار را انجام دهد: یکی انزجار قلبی و دیگری امر زبانی. اگر این را هم محقّق نکرد، دست کم انزجار قلبی داشته باشد و اگر کسی هیچ یک از این سه کار را نکرد، او جنازه‏ای است متحرک و عمودی که در بین زندگان به سر می‏برد؛ «فذلک میّت الأحیاء» . پس مردم چهار دسته‏اند: یا مرده‏اند، یا زنده‏هایی هستند که در یکی از مراتب سه گانه? آمران به معروف و ناهیان از منکر قرار دارند.
آنگاه حضرت علی (علیه‏السلام) فرمودند: جهاد شعبه‏ها و پایه‏هایی دارد که یکی از آن‏ها امر به معروف است. جهاد مراتبی دارد که بعضی برتر از دیگری است و کسی که قلبش از منکر منزجر است و زبان او به انجام خوبی و ترک بدی فرمان می‏دهد و نیز با دست وعمل از ارتکاب زشتی جلوگیری می‏کند، در بالاترین مرحله? جهاد است؛ چون جهاد در راه خدا شامل امر به معروف و نهی از منکر است و خود امر به معروف هم از اقسام جهاد است و درجاتی دارد که درجه? برین آن نسبت به درجات نازل آن افضل است و تفوق دارد؛ یعنی مرحله? عالی جهاد نسبت به مرحله? وسط یا نازل جهاد فضیلتی دارد.
از این جاست که در کلمات قصار حضرت علی (علیه‏السلام) چنین آمده است: جهاد در راه خدا نسبت به امر به معروف، مانند آب دهان است در برابر دریا؛ یعنی آن جهاد نرم در برابر این جهاد شدید و سخت، چنین است. هر دو جهادند؛ امّا یکی بالاتر از دیگری است.

منبع:http://portal.esra.ir




:: برچسب‌ها: امام حسین-ولادت امربه معروف- نهی ازمنکر-احیای دین
ن : عبد
ت : چهارشنبه 92/3/22

 
 
 
محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در 15 شعبان سال 255 هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است که گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.